اینکه نتونین زیاد بنویسین .
تو وبلاگ دوستی خوندم،چجوری بفهمیم از زندگیمون راضی هستیم؟
جواب داده بودن؛اینکه اگه یه بار دیگه بهت قدرت اختیار بدن که خودت بخوای بیای تو این جهان،دوباره میای که زندگی کنی؟
عجیب فکر من و مشغول کرده، اینکه چقدر از زندگیم پربار بوده،کجای زندگیم کم گذاشتم و کجا خوب پیش رفتم،کجاها هدف داشتم و کجاها بی دلیل فقط دنبال بقیه راه افتادم که برم.
من ،فاطمه،تو این کره ی خاکی اگه اومدم،چه نفعی داشتم؟فقط از ذخایر کره زمین استفاده کردم بدون اضافه کردن چیزی به دنیا؟بدون داشتن حس؟بدون داشتن شادی؟بدون داشتن خاطره ی زیادی ماندگار؟بدون داشتن روح زندگی؟
واقعا درست فکر کن فاطمه،ببین کجای این مسیری؟چقدرش رو جلو رفتی؟اگه راه رفتی چقدر مونده ؟اگه نه که میخوای شروع کنی ؟یا دست روی دست بذاری؟که آرزو و رویاهات مال یکی دیگه بشه؟
فاطمه؟کجای این دنیایی؟ چی شده که نمیتونی حرف هاتو بیاری روی کاغذ؟باز هم شلوغ پلوغ شده افکار و کارها و محیطت؟
فاطمه؟عزیز دلم؟تا حالا به خودت گفتی دوستت دارم؟گفتی عاشق خودتی؟عجیبه ها،راست میگن تا خودت و دوست نداشته باشی انتظاری از بقیه نداشته باش که بهت احترام بذارن .
فاطمه؟دردهای جسمت رو رها کن،بیا و روحت رو پرورش بده .صداشو بشنو عزیزم.
روحت روحت و قشنگ کن .
+پیشنهادی دارین که چجوری روحمونو قشنگ کنیم؟
+آهنگ های نوستالژی چقد روح آدم رو لطیف میکنن،بعد از سالها وشنیدن یک آهنگ آشنا : )
رو ,روحت ,خودت ,نداشته ,آهنگ ,بهت ,کارها و ,و کارها ,و محیطت؟ ,محیطت؟ فاطمه؟عزیز ,دلم؟تا حالا
درباره این سایت